دانشگاه آزاد اسلامي
واحد ياسوج
دانشكده علوم انسانی، گروه الهیات
پاياننامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد «M.A.»
گرایش: فقه و مبانی حقوق اسلامی
عنوان:
«احکام بردگی در فقه امامیه با نگاهی به حقوق بشر معاصر»
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل دوم: بردهداری در فقه امامیه
2-1-1- اسباب وعوامل بردگى در جاهليت 19
2-1-1-5- سرقت (آدم ربايى).. 23
2-1-1-6- تاریخ بردگی اسیران.. 23
2-1-2- رفتار با بردگان درجاهليت 26
2-1-2-1- جايگاه اجتماعى بردگان.. 26
2-1-2-2- نقش بردگان در اقتصاد.. 28
2-1-2-3- استفاده نظامى از بردگان.. 30
2-1-2-4- سوءاستفاده جنسى از بردگان.. 31
2-1-2-5- تنبيه و شكنجه بردگان.. 32
2-1-2-6- آزاد كردن بردگان در عصر جاهلى.. 33
2-1-2-7- «ولاء» و گونههاى آن در عصر جاهلى.. 34
2-2-1- موانع لغو دفعى بردگى 36
2-2-2- اقدامات رسول خدا(ص) در حذف نظام بردهدارى 38
2-2-2-1- مبارزهی بنيادين با بردهدارى.. 38
2-2-2-2- محدود كردن اسباب و عوامل بردگى.. 39
2-2-2-3- گشودن درهاى آزادى به روى بردگان (عتق).. 41
2-2-2-4- شيوهی اسلامى بهترين راه كار در امر بردگى.. 45
2-2-2-5- مقابله به مثل و مجازات كفار حربى.. 52
فصل سوم: بردگی در حقوق بین الملل
2-1-1- اکتشافات دریایی و آغاز بردگی 56
2-1-2- اصل آزادی دریانوردی و داخل شدن دیگر کشورهای اروپایی در امر تجارت برده 60
2-1-7- پایان سفر دریایی و ورود بردگان به آمریکا و چگونگی رفتار با آنان 64
2-1-9- بردگی پلانتاسی (کشتزارهای روستایی) 67
2-2- پارهای از نظرات حقوقدانان غربی راجع به بردگی 67
2-3- علل و موجبات الغای و امحای بردگی 68
2-3-1- اقدامات و استناد به حقوق طبیعی جهت لغو بردگی 71
2-3-2- جنبش ضد بردگی در صحنه بینالمللی 73
2-4- قیامها و شورشهای بردگان آفریقایی بین قرنهای شانزدهم و نوزدهم 75
2-5- بردگی در متون حقوق بین الملل 80
2-5-1- اعلاميهی جهانی حقوق بشر 80
2-5-2- کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد 81
2-5-3- جنایات علیه بشریت درمنشور نورنبرگ 83
2-5-4- اساسنامهی دیوان بینالمللی کیفری 86
2-5-5- بردگی در تعهدات بین المللی 89
چكيده
احکام بردگی در فقه امامیه با نگاهی به حقوق بشر معاصر
اسلام در محيطى ظهور يافت كه در آن بردهدارى با سابقهاى طولانى رايج بود. نظام بردهدارى از اركان اجتماعى قبايل عرب به حساب مىآمد و بردگى از عوامل مهم تقسيم طبقاتى بود. عواملى، نظير اسارت در جنگها و غارتها، فقر و ندارى، بدهكارى، آدم ربايى و تجارت از اسباب عمدهی بردگى در جاهليت بود و اساساً هر فرد به هر طريقى كه بر فرد ديگر تسلط و غلبه مىيافت او را به بردگى مىكشاند. بردگان پست ترين و پايين ترين طبقهی اجتماعى عرب را تشكيل مىدادند. آنها در رديف حيوانات به شمار مىرفتند و از همهی حقوق انسانى و مزاياى اجتماعى محروم بودند. اسلام بردگى اسيران جنگى و افرادى را كه در بازارها خريد و فروش مىشدند، به افراد كافر منحصر كرد و دربارهی اسيران جنگى كافر در مواردى كه رهبر و حاكم اسلامى صلاح بداند، برده گيرى آنها را مجاز دانست. تجارت برده شامل تمام اقدامات مربوط به اسير كردن انسان، تملك يا فروش او با قصد كشاندن او به بردگي است؛ و شامل تمام اقدامات مربوط به تملك يك برده با هدف فروش يا مبادله اوست؛ همچنين شامل تمامي اقدامات اعمال اختيارات مالكانهی فروش يا مبادله بر بردهداري است كه با هدف فروش يا مبادله به دست آمده و به طور كلي شامل هر گونه اقدام به تجارت يا انتقال بردگان است. پس از جنگ جهاني دوم اسناد مهم حمايت از حقوق بشر ممنوعيت بردگي و بردهداري را به عنوان تعهدي براي دولتها مشخص كردند: اعلاميهی جهاني حقوق بشر (ماده 4) ميثاق بينالملي حقوق مدني و سياسي ( ماده 8) كنوانسيون اروپايي حقوق بشر ( ماده 4) كنوانسيون آمريكايي حقوق بشر ( ماده 6) منشور آفريقايي حقوق بشر و ملتها ( ماده 5) و اخيراً اساسنامه ديوان كيفري بين الملل ( ماده 7 بند c ).
واژههاي كليدي: فقه امامیه، بردگی، حقوق بینالملل.
مقدمه
انسان مملوک و سنّت مالکیت انسانی بر انسانی دیگر. رسم بردهداری که مطابق آن یک انسان موضوع مالکیت انسان دیگر قرار میگرفته، با سابقهای دیرین در تمدن بشری، در فرهنگ و تمدن اسلامینیز مطرح بوده است.
لفظ رایج برای «برده» در زبان عربی، «عَبد» است، (شایعترین صیغهی جمع آن در این معنی «عَبید» است؛ با اینهمه، در قرآن کریم، نور: 32، «عِباد» آمده است. )، و به تعبیر دقیقتر، برای «بردهی مرد» بوده است، و به «بردهی زن»، «اَمَة» (جمع آن: اِماء) میگفتهاند. هر دو لفظ از واژگان سامیباستاناند و در زبان عبریِ تورات نیز در همین معنی به کار رفتهاند. در زبان ادبی عربی، اسم جنس «رقیق»، بر «برده»، در مفرد و مذکّر و مرجوع کنید به نث و در اسم جمع، اطلاق میشود. این لفظ، در قرآن کریم نیامده است، اما به جای آن لفظ «رَقَبَه» (به معنای «گردن، قفا») به کار رفته است (از جمله در سورة مائده: 89) و قرآن عبارت کنایی «ما مَلَکَت اَیمانُکُم» (مثلاً در سورهی نساء: 36) را به کار میبرد؛ «عَبداً مَملوکاً» (نحل: 75) به معنای برده، ناظر به همین عبارت کنایی است. بیگمان، صورت اسمییافتن «مملوک» به معنای «برده» (بعداً به معنای «بردهی خانه زاد») از همین تعبیر ناشی شده است.
پیش از اسلام، بردگی در عربستان، مانند دیگر سرزمینهای جهان باستان و پیش از عصر میانه، رایج بوده است. اما با معلومات پراکندهای که دربارهی این دوره در دست است، نمیتوان با اطمینان به بیشتر مسایل این نهاد اجتماعی پاسخ داد.
در آستانهی هجرت، اکثریت بردگان عربستان غربی، یعنی کالایی بازرگانی که در مکّه فراوان بود و سوداگرانی چون عبدالله جُدعان از فروش آن ثروت میاندوختند، زنگیان حبشی بودند که عدهای از آنان بعداً هستهی پاسداران مکّه به نام «احابیش» را تشکیل دادند. بلال، نخستین اذانگوی اسلام، از همین بردگان بود. بیگمان کاروانیان عرب، بردگان سفیدپوستِ عرب نژاد را، که شمارشان بسی کمتر بود، باخود میآوردند یا بادیه نشینان عرب اینگونه بردگان را به اسیری میگرفتند. برای نفی وجود بردگان عرب نژاد هیچ دلیلی در دست نیست، هر چند بازخرید اسیران در میان قبایل بادیه نشین کاملاً رواج داشته است. شاهد مثال موثّق آن، زید بن حارثهی کَلبی است که بعدها پسرخواندهی حضرت محمد (ص) شد. اما دربارهی برده گرفتن افراد در ازای دَین یا فروش کودکان به دست اولیای آنان شاهدی در دست نیست؛ روایات متأخّر و نادری که این قبیل حوادث در آنها نقل شده. در رسم و عادت عامّهی عرب پیش از اسلام، احتمالاً میان دو طایفه از بردگان تمایزی وجود داشته که دارای ریشهای سامیو بسیار کهنسال است و چه بسا هیچگاه در قانونی مدوّن انعکاس نیافته باشد، و قرآن بهدفعات، آزاد کردن برده را کاری پُر ارج (بِرّ) میخواند (بقره: 177؛ بلد: 13)، مصرف زکات را در این راه روا میشمارد (توبه: 60) یا کفّارهی برخی از گناهان مانند قتل غیرعمد (نساء: 92) و سوگند دروغ را آزاد کردن بردگان قرار میدهد (مائده: 89). به مکاتبه (آزاد کردن برده با قرارداد) باید به آسانی رضا داد (نور: 33). با بردهای که آزاده نشده باشد باید با احسان رفتار کرد (نساء: 36). علاوه بر اینها، شرف انسانی برده در احکامیکه با مناسبات اجتماعی از نوع روابط جنسی پیوند دارند جلوهگر است. پیش از این به حرمت واداشتن زنان برده به خودفروشی (نور: 33) اشاره کردیم؛ زن یا شوهر دادن بردگانِ «صالح» تکلیف اخلاقی صاحبان آنان است (نور: 32)؛ حتی ازدواج مرد یا زن مسلمان آزاد با بردهی مسلمان، اگر لازم باشد، جایز است (بقره: 221؛ نساء: 25)؛ بردهی زن که با مرد آزاد، البته با اجازهی صاحبش، ازدواج کند حق «صداق مناسب» دارد.
آزادسازی برده در بسیاری از حالات ستوده شده است و به عنوان کفّارهی برخی از گناهان، به بردهدار پیشنهاد گردیده و به هنگام وقوع خسوف و کسوف به عنوان صدقه سفارش شده است.
اجر اخروی مضاعف به کسی وعده داده شده است که کنیز خود را سواد آموزد، وی را آزاد سازد و او را به زنی بگیرد. در حدیثی مشهور چنین آمده است: «آنکه بردهی «مسلمان» خود را آزاد سازد، خداوند او را، عضو در اِزای عضو، از دوزخ میرهاند.» در مقابل، برده مکلّف است که صادقانه خدمت کند. وی «نگهبان دارایی خواجهی خویش» است و باید در عقبی حساب آن را پس بدهد.
1- كليات
1-1- طرح تحقيق
1-1-1- بيان مسأله
یکی از شبهاتی که دشمنان اسلام در ذهن جوانان پدید آوردهاند موضوع بردهداری است.
میگویند اگر اسلام یک دین جهانی است و برای تمام اعصار شایستگی دارد چرا بردگی را مباح شمرده است؟
گر چه پیامبر(ص) و امامان(ع) بردهداری را ظاهرا پذیرفتهاند و به طور صریح تحریم نفرمودهاند، ولی اسلام به طور تدریجی طرح خاصی برای آزادی بردگان ارایه دادهاست. آنچه غالبا مورد توجه مردم قرار نمیگیرد این است که، اگر نظام غلطی در بافت جامعهای وارد گردد، ریشه کن کردن آن نیاز به زمان بندی دارد، و هر حرکت حساب نشدهای نتیجهی معکوس خواهد داشت، درست مانند انسانی که به یک بیماری خطرناک مبتلا شده و بیماریش کاملا رشد نموده است، و یا مانند شخص معتادی که دهها سال به اعتیاد خو گرفته، در این گونه موارد، برای نجات آنان، باید از برنامههای زمان بندی شده استفاده کرد.
حال اگر اسلام طی یک فرمان عمومیدستور میداد همهی بردگان آن زمان را آزاد کنند، چه بسا بیشتر آنان تلف و نابود میشدند در حالیکه بخش مهمیاز جامعه آن روز را بردگان تشکیل میدادند، آنها نه کسب و کار مستقلی داشتند و نه خانه و کاشانهای و نه وسیلهای برای ادامهی زندگی. اگر در یک زمان همه آزاد میشدند یک جمعیت عظیم بیکار در جامعه ظاهر میگشت که هم زندگی خودش به خطر میافتاد و هم ممکن بود نظم جامعه مختل گردد و نیز به هنگام احتیاج و محرومیت، به همه جا حملهور میشدند و کشت و کشتار راه میافتاد. (تفسیر نمونه، ج 21، ص 416 ).
طرح اسلام برای آزادی بردگان:
این طرح در چند ماده به طور خلاصه عرضه میگردد:
اصل اول: بستن سرچشمههای بردگی.
زیرا در طول تاریخ از راههای متعددی مردم را به بردگی میکشاندند:
1- اسرای جنگی
2- بدهکارانی که قدرت پرداخت ندارند
3- زور و غلبه مجوز بردهگیری بوده است
4- کشورهای قدرتمند افراد خود را به همراه سلاح به کشورهای عقب مانده میفروختند.
اسلام جلو تمام این راهها را جز اسیران جنگی که آن هم جنبهی الزامیندارد گرفته است، و اسیران را هم بی قید و شرط و یا با پرداخت فدیه و با سواد کردن چند نفر آزاد میکرده است.
اصل دوم: گشودن دریچههای آزادی.
یکی از مصارف زکات را آزادی بردگان قرار دادهاست.
مکاتبهی بین مولا و برده (قرار داد کتبی) جهت آزادی راه دیگر آزادی میباشد.
اسلام آزادی بردگان را یک عبادت الهی شمرده است، و پیشوایان اسلام مانند حضرت علی(ع) که هزار برده را با دسترنج خود آزاد کرده است، در این راه پیش قدم بودهاند.
پیشوایان اسلام برده خود را با کمترین بهانه ای آزاد میکردهاند تا سرمشقی برای دیگران باشند تا آنجا که حضرت امام باقر(ع) به جهت تشویق از انجام کار نیکی، بردهاش را آزاد کرده و فرموده است: “انت حر” تو آزادی.
در برخی روایات آمده است که برده پس از هفت سال خود به خود آزاد است.
اگر مالک بردهای، بخشی از او را آزاد کرده بقیهی او هم آزاد است.
مالک از کنیز خود صاحب فرزند گردد، فروختن آن کنیز جایز نیست و از سهم الارث فرزند آزاد میگردد.
کفارهی بسیاری از تخلفات آزادی بردگان است.
پارهای از مجازاتهای سخت را اگر مالک نسبت به بردهاش اعمال کند برده آزاد میگردد.
اصل سوم: احیای شخصیت بردگان است.
در دوران برزخی که بردگان مسیر خود را طبق برنامهی حساب شدهی اسلام به سوی آزادی میپیمایند، اسلام برای حقوق آنها اقدامات وسیعی کرده است و شخصیت آنها را احیاء کرده است.
در عصر پیغمبر(ص) مقامات برجستهای از فرماندهان لشکر گرفته تا پستهای حساس دیگر به بردگان آزاد شده، سپرده شده بود. بسیاری از صحابهی حضرت رسول (ص) بردههای آزاد شده بودند، مانند بلال، سلمان، عمار یاسر و قنبر. حتی بعد از غزوهی بنی المصطلق، پیامبر(ص) با یکی از کنیزهای آزاد شده ازدواج کرد و این امر باعث آزادی تمام اسیران جنگی آن قبیله شد.
اصل چهارم: رفتار انسانی با بردگان.
در اسلام دستورات فراوانی صادر شده است که با بردگان با مدارا رفتار گردد تا آنجا که آنها را شریک در زندگی صاحبان خود قرار دادهاست. و رسول مکرم اسلام(ص) دستور داد هر کس که برادرش زیر دست اوست باید بداند که از غذا و لباسی که خود استفاده میکند او را برخوردار سازد. که حضرت علی و ائمهی طاهرین علیهم السلام نمونه بارز این عمل انسانی بودهاند.
اصل پنجم: اسلام بدترین کار را انسان فروشی میداند.
لذا پیغمبر اسلام(ص) فرموده است:
«شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ النَّاسَ» (الکافی، ج 5، ص 114).
این بود برنامهی اسلام جهت آزادی بردگان (تفسیر نمونه، ج 21، ص 422-420).
احکام بردگی:
احکام برده در فقه اسلامینیز زیاد است به طوری که نزدیک به یک جلد از کتاب جواهر به آن اختصاص دارد حتی بعضی از مسایل آن در جلدهای دیگر مورد بحث قرار گرفته است. و به طور خلاصه به برخی از مسایل مهم آن اشاره میکنیم:
مسایل و احکام آزادی بردگان
راههای آزادی بردگان عبارتند از:
1- تدبیر: که مولا و صاحب برده میگوید:
«انتَ حّرٌ بعدَ وفاتی»
«تو بعد از مرگ من آزادی»
2- مکاتبه: یک نوع قرارداد کتبی است که بین مولا و عبد نوشته میشود چنانچه فلان مبلغ را تا فلان تاریخ عبد به مولا داد، آزاد میگردد، لذا باید مدت آن و قیمت آن معین باشد و یا این که مولا خودش بر خود واجب کند که او را آزاد کند. و عبد حق فروش خود به دیگری را ندارد.
3- استیلاد: مولا میتواند کنیز خود را باردار نماید که از آن به استیلاد یاد شده است و هنگامیکه کنیز باردار شد، ام ولد نامیده میشود و قابل فروش نیست و باید از سهم الارث فرزندش آزاد گردد.
4- مولا خود میتواند از طریق کفاره برخی از اعمال مثل ترک روزهی عمدی و یا به نذر و قسم عمل نکردن عبد را آزاد کند (نجفی، 1404ق، ج34، ص78).
حقوق بشر معاصر و بردگی
آزادی در ذات خود موهبت الهی و حق طبیعی انسانهاست که نقش مؤثری در زندگی انسانها دارد. آزادی چیزی است که هر انسانی در هنگام خلقت آن را با خود دارد و پس از حق حیات، آزادی حق هر انسان است و بر اساس این حق، شخص، در انتخاب عقیده، گفتار و عمل و تعیین سرنوشت، تا زمانی که تجاوز به حقوق و آزادی دیگران نشود، مختار و آزاد است.
در مادهی 1 اعلامیهی جهانی حقوق بشر، سه اصل کلی که زیربنای حقوق بشر میباشد، مطرح شده که عبارتند از آزادی، برابری و برادری و در آن ماده آمده است:
تمام افراد بشر آزاد زاده میشوند. از لحاظ کرامت و حقوق برابراند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیهی برادرانه رفتار کنند.
در مادهی اول حقوق بشر فرانسه آمده است: افراد بشر آزاد زاده میشوند و آزاد میزایند و حقوق برابر دارند و امتیازات اجتماعی تنها براساس منافع عمومیاست.
مادهی دوم اعلامیهی جهانی حقوق بشر، بر اصل عدم تبعیض تأکید دارد، یعنی هرکس میتواند از حقوق و آزادیهای مندرج در اعلامیه، بدون تفاوت از لحاظ نژاد، جنس، زبان، مذهب- چنانچه منشور ملل متحد آرزو میکند- برخوردار گردد. همچنین بدون تفاوت از لحاظ رنگ، عقیدهی سیاسی، یا هر عقیدهی دیگر، ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، تولد و هرموقعیت، دیگر و نیز وضع سیاسی، حقوقی یا بینالمللی کشور یا سرزمینی که شخص به آن تعلق دارد.
و مادههای 3-11 این اعلامیه نیز حقوق و آزادیهای شخصی را که در قوانین اساسی بیشتر کشورها مندرج است، مانند حق حیات (مادهی 3) که نهتنها شامل حمایت از فرد، در برابر هرگونه تجاوز به زندگی و تمامیت جسمی او است، بلکه حمایت از انسان در برابر بینوایی و خطراتی که جسم و جان او را تهدید میکند را نیز شامل میشود.
حق آزادی نهتنها آزادی جسمیو ایمنی در برابر بازداشتها و تبعیدهای غیر قانونی و منع بردگی و خرید و فروش انسانها را در بر میگیرد، بلکه از آزادی حقوقی یعنی شناخت و شخصیت حقوقی انسان و تضمین حق دفاع در برابر دادگاهها، حق مراجعه به دادگاهها در مقابل خودسریها و سوء استفادهها و قانون شکنیها و عطف به ماسبقشدن قوانین کیفری و مادههای 18-21 آن اعلامیه، و آزادیهای عمومیو حقوق سیاسی سخن میگوید.
1-1-2- پرسش اصلی تحقیق
- بردگی در اسلام و حقوق بشر معاصر دارای چه احکامیاست؟
- چه تفاوت و شباهتهایی در فقه امامیه و حقوق بشر معاصر در خصوص بردگی وجود دارد؟
1-1-3- فرضیههای تحقیق
- بردگی در اسلام حرام و در حقوق بشر معاصر ممنوع میباشد.
- در اسلام و حقوق بشر معاصر بردگی ممنوع است. در اسلام بردگی به لحاظ کرامت انسانی و در حقوق بشر معاصر بردگی بر مبنای آزادی انسان میباشد.
1-1-4- اهداف تحقیق
1. بررسی دیدگاه فقهای امامیه در خصوص بردگی.
2. بررسی دیدگاه حقوق بشر معاصر در خصوص بردگی.
3. بررسی نکات اشتراک و افتراق فقه امامیه و حقوق بشر معاصر در خصوص بردگی.
فهرست منابع
قران کریم
– منابع عربی
- ابن ابى الحديد (1378ق)، شرح نهج البلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، قم، دار احياء الكتب العربيه.
- ابن اثير جزرى، محمد (1364)، النهايه فى غريب الحديث و الأثر، تحقيق طاهر احمد زاوى و…، چاپ چهارم: قم، اسماعيليان.
- ابن حجر عسقلانى، احمد بن على بن محمد (1415ق)، الاصابه فى تمييز الصحابه، تحقيق عادل احمد عبد الموجود، بيروت، دارالكتب العلميه.
- ابن سعد (1405ق)، الطبقات الكبرى، بيروت، دار بيروت.
- ابن شهر آشوب (1376ق)، مناقب آل ابى طالب، تحقيق جمعى از اساتيد نجف اشرف، (بى جا)،.
- ابن كثير (1408ق)، البدايه و النهايه، بيروت، دار احياء التراث العربى،.
- ابن منظور، محمدبن مكرم (1405ق)، لسان العرب، چاپ اول: قم، نشر ادب الحوزه،.
- اردبیلی، ملا احمد (1403ق)، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، 14 جلد، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
- اصفهانی، شیخ الشریعه (1406ق)، قاعده لاضرر، قم، مؤسسهی نشر اسلامی.
- امام خمينى، سيد روح الله موسوى (1409ق)، تحرير الوسيله، قم، اسماعيليان.
- انصارى، فاضل (2001م)، العبودية، الرق و المرأه بين الاسلام الرسولى و الاسلام التاريخى، دمشق، الاهالى للتوزيع.
- بحرانى (بى تا)، الحدائق الناضره ، تحقيق محمدتقى ايروانى، قم، انتشارات اسلامى جامعه مدرسين.
- جبعى عاملى، زين الدين (شهيد ثانى) (1371)، الروضة البهية فى شرح اللمعة الدمشقيه، تصحيح مركز النشر مكتب الاعلام الاسلامى، چاپ ششم: ]بى جا[، مركز النشر مكتب الاعلام الاسلامى.
- جواد على (1976م)، المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام، بيروت، دار العلم للملايين، بغداد، مكتبة النهضه.
- حرّ عاملی (1414ق)، وسائل الشیعه، تحقیق محمّد رازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- حرانى، حسين بن شعبه (1363)، تحف العقول، ترجمه احمد جنتى، تهران، علميه اسلاميه.
- حلی (فخرالمحققین)، محمد بن حسن، (1387ق)، ایضاع الفوائد، 4 جلد، قم، انتشارات علمیه.
- حلی، یحیی بن سعید (1405ق)، الجامع للشرائع، قم، مؤسسه سیّد الشهدا(ع).
- خمینی، روح الله (1390ق)، تحریر الوسیله، 2جلد، نجف، مطبعه آداب، چاپ دوم.
- خویی، ابوالقاسم (1410ق)، منهاج الصالحین، 2جلد، قم، مدینه العلم، چاپ بیست و هشتم.
- خویی، سیدابوالقاسم موسوی (1396ق)، مبانی تکملة المنهاج، قم، دارالهادی.
- سخاوى، ابى الخير محمد بن عبدالرحمن (2002م)، الفخر المتوالى فى من انتسب الى النبى من الخدم و الموالى، كويت، غراس.
- شهید اول، عاملی محمدبن مکی (1412ق)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، 3جلد، قم، مؤسسه نشر اسلامی، قم.
- شهید ثانی، عاملی زین الدین بن علی (1398ق)، الرّوضه البهیه فی شرح اللّمعه الدّمشقیه، 10 جلد، قم، انتشارات داوری، چاپ دوم.
- شهید ثانی، عاملی زین الدین بن علی (1413ق)، مسالک الافهام، 10 جلد، قم، انتشارات داوری، چاپ دوم،.
- شيح طوسى، محمدبن حسن (1409ق)، التبيان فى تفسيرالقرآن، تحقيق احمدحبيب قصير عاملى، چاپ اول: مكتبة الاعلام الاسلامى.
- شيخ صدوق(1386ق)، علل الشرايع ، نجف، مكتبة الحيدريه،.
- شيخ صدوق، محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى (1404ق)، كتاب من لا يحضره الفقيه، تحقيق على اكبر غفارى، چاپ دوم: قم، جامعه مدرسين.
- شيخ طوسى(1363)، الاستبصار، تحقيق سيد حسن خراسانى، چاپ چهارم: قم، دار الكتب الاسلاميه.
- شيخ طوسى، ابى جعفر محمدبن الحسن بن على (1387ق)، المبسوط فى فقه الاماميه، تصحيح محمدتقى كشفى، تهران، المكتبة المرتضويه،.
- شیخ مفید، (1410ق)، المقنعه، تحقیق جامعهی المدرّسین للقم، چ دوم، قم، مؤسسهی النشر الاسلامیة.
- صالحى شامى، محمد بن يوسف (1414ق)، سبل الهدى و الرشاد فى سيرة العباد، تحقيق عادل احمد عبد الموجود و ديگران، چاپ اول: بيروت، دار الكتب العلميه،.
- صدوق، محمدبن علی (1404ق)، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، 4جلد، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم.
- طباطبایی، سید محمّدحسین (1376)، المیزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه محمّدتقی مصباح، تهران، امیرکبیر.
- طبرى، ابن جرير (1879م)، تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق جمعى از علما، بيروت، مؤسسه الاعلمى.
- طبرى، محمد بن جرير (1415ق)، جامع البيان فى تأويل اى القرآن (تفسير طبرى)، تحقيق صدقى جميل عطار، بيروت، دار الفكر.
- طبسى، نجم الدين(1383)، السجن و النفى فى مصادر التشريع الاسلامى ، قم، بوستان كتاب.
- طريحى، فخرالدين (1408ق)، مجمع البحرين، تحقيق سيد احمد حسينى، چاپ دوم: قم، الثقافه الاسلاميه.
- طوسی، محمدبن حسن (1387ق)، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق محمد تقی کشفی، 8جلد، تهران، المکتبه المرتضویه.
- طوسی، محمدبن حسن (1403ق)، النهایة، قم، دار الاندلس.
- طوسی، محمدبن حسن (1406ق)، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه، تصحیح علی آخوندی، 10 جلد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم.
- طوسی، محمدبن حسن (1407ق)، الخلاف، تحقیق سید علی خراسانی، 6جلد، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
- طوسی، محمدبن حسن (1409ق)، التّبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قیصر عاملی، 10 جلد، بیروت، داراحیاء التّراث العربی.
- طوسی، محمدبن حسن (1413ق)، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، 15جلد، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه.
- عاملى، جعفر مرتضى (1414ق)، دراسات و بحوث فى التاريخ و الاسلام، بيروت، مركز جواد.
- علامه حلى، حسن بن يوسف بن على مطهر حلى (1412ق)، منتهى المطلب، تحقيق قسم الفقه فى مجمع البحوث الاسلاميه، مشهد، مؤسسه چاپ و نشر آستان قدس رضوى.
- علّامه حلّی، حسن بن یوسف (1404ق)، مختلف الشیعه، مشهد، مؤسسهی آل البیت.
- علامه حلی، حسن به یوسف (1390)، تبصره المتعلمین، قم، مؤسسه انتشارات اسلامیه.
- علامه حلی، حسن به یوسف (1403ق)، تذکره الفقهاء، 2 جلد، المکتبه المرتضویه لاحیاء الاثار الجعفریه.
- علامه حلی، حسن به یوسف (1413ق)، قواعد الاحکام، 3جلد، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
- علامه حلی، حسن به یوسف (بیتا)، تحریر الاحکام، 2جلد، مشهد، مؤسسه آل بیت (ع)، چاپ سنگی.
- فاضل مقداد (1384)، کنزالعرفان، تهران، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی.
- فقيه، محمد محسن (1417)، الموسوعة الكبرى فى غزوات النبى الاعظم، بيروت، الفقيه.
- قمى، ابوالحسين على بن ابراهيم (1404ق)، تفسير القمى، تصحيح سيد طيب جزايرى، چاپ سوم: قم، مؤسسه دار الكتب.
- كلينى رازى، محمد بن يعقوب بن اسحاق (1388ق)، الكافى، تحقيق على اكبر غفارى، چاپ سوم: تهران، دار الكتب الاسلاميه.
- کرکی، علی بن حسین (1408ق)، جامع المقاصد فی شرح القواعد، 13جلد، قم، مؤسسه آل البیت(ع).
- کلینی، محمدبن یعقوب (1388ق)، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، 8جلد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم.
- مجلسى، محمدباقر (1403ق)، بحارالانوار ، بيروت، مؤسسة الوفاء.
- محقق اردبیلی (1404ق)، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح الاذهان، تحقیق اشتهاردی و عراقی و یزدی، قم، جامعهی المدرّسین، ج 14.
- محقق حلی، جعفربن حسن (1409ق)، شرائع الاسلام فی مسایل الحلال و الحرام، 4 جلد، تهران، انتشرات استقلال، چاپ دوم.
- مقداد، محمد (1408ق)، الموالى و نظام الولاء من الجاهلية الى اواخر العصر الاموى، دمشق، دار الفكر.
- مکارم شیرازی ناصر و دیگران (1376)، تفسیر نمونه، چاپ بیست و نهم، قم، اسلامیه.
- مکارم شیرازی، ناصر (1388)، استفتائات جدید، جلد 1، قم، انتشارات حوزه علمیه.
- مکارم شیرازی، ناصر (1411ق)، القواعد الفقهیه، جلد2، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، چاپ سوم.
- نجفی، محمدحسن (1409ق)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی، 43جلد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم.
- واقدى، محمد بن عمر (1408ق)، المغازى، بيروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات.
- يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح (بى تا)، تاريخ اليعقوبى، قم، مؤسسه و نشر فرهنگ اهل بيت(عليهم السلام).
- يوسفى غروى، محمدهادى (1417ق)، موسوعة التاريخ الاسلامى، چاپ اول: قم، مجمع الفكر الاسلامى.
– منابع فارسی
- ابومحمد، دکتر عبدالحمید (1346)، تحولات سیاستهای استعماری، پلیکپی، جزوه فوقلیسانس علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
- ابوزیدآبادی، عبدالرضا (1385)، بردگان از جاهلیت تا اسلام (تحلیل و بررسی تاریخی)، نشریه تاریخ در آیینه پژوهش، شماره 12.
- ارسطو (1354)، سياست، ترجمه حميد عنايت، تهران، شركت سهامى كتابهاى جيبى.
- اسكندرى، محمدحسين (1379)، قاعده مقابله به مثل در حقوق بين الملل از ديد اسلام، چاپ اول: قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى.
- اعلامه، غلام حیدر (۱۳۸۵)، جنایات علیه بشریت در حقوق بین المللی، چاپ اول، انتشارات میزان، تهران،
- افتخاری، دکتر قاسم (1378) تئوری انقلابها، پلی کپی جزوه درسی کارشناسی علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
- بیکزاده، ابراهیم (۱۳۷۷)، بررسی جنایات نسل کشی و جنایات علیه بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، مجله تحقیقات حقوقی، شماره۲۱و۲۲.
- پانیکار. ک. م (1347) آسیا و استیلای باختر، ترجمه محمد علی مهمید. تهران.
- جعفرى، محمدتقى (1370)، حقوق بشر از ديدگاه اسلام و غرب، تهران، دفتر خدمات حقوقى بين المللى جمهورى اسلامى ايران.
- جوده، جمال (1382)، اوضاع اجتماعى و اقتصادى موالى در صدر اسلام، ترجمه مصطفى جبارى و مسلم زمانى، تهران، نشر نى.
- حتى، فيليپ (1352)، تاريخ عرب، ترجمه محمد سعيدى، تهران، زوار.
- حسينى طباطبايى مصطفى (1372)، بردگى از ديدگاه اسلام، تهران، بنياد دائرة المعارف اسلامى.
- دخانیاتی، ع (1358)، تاریخ آفریقا. توکا، تهران.
- ذاکر حسین، عبدالرحیم (1365)، دریا و قدرتهای استعمارگر و امپریالیستی، پلیکپی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، تهران.
- ذاکر حسین، عبدالرحیم (1366)، سیر قدرت در دریاها، پلیکپی، جزوه درسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، تهران.
- ذاکر حسین، عبدالرحیم (1368) تأسیسات حقوقی و سیاسی امپریالیستی. چاپ تهران.
- راستین، دکتر منصور (1345)، از بردگی تا آزادی. ابنسینا، تهران.
- راسل، برتراند (1357)، آزادی و سازمان. ترجمه علی رامین، امیرکبیر، چاپ اول، تهران.
- زيدان، جرجى (1333)، تاريخ تمدن اسلام، ترجمه على جواهركلام، تهران، اميركبير.
- سرمد، دکتر خسرو (1350)، کشف و استعمار آفریقا. بنیاد، چاپ دوم، تهران.
- سنجابی، دکتر کریم (1342) حقوق اداری ایران. به کوشش عباس فرید، تهران.
- سیمونز. اریک. ن (1362)، تاریخ تجارت. ابوالقاسم حالت، امیرکبیر، چاپ اول، تهران.
- شیبانی، دکتر نظامالدین (1338)، انقلاب و استقلال امریکا. دانشگاه تهران، چاپ دوم، تهران.
- فرامرزی، احمد (1347)، بردگی در جهان، ابنسینا، تهران.
- فرانسیون، ژاک (۱۳۶۵)، جنایات جنگ وجنایات علیه بشریت، ترجمه دکتر محمد علی اردبیلی، مجله حقوق بین المللی، شماره ۷.
- فلاحیان، همایون (۱۳۸۸)، پیامدهای الحاق ایران به دیوان بین المللی از بعد جنایات مندرج در اساسنامه، مجله تحقیقات حقوقی شماره ۳۵.
- قربانى، زين العابدين (1372)، اسلام و حقوق بشر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
- کریستوفر، هیل (1357)، انقلاب انگلیس 1640، علی کشتگر، روزبهان، چاپ اول، تهران.
- گرامى، محمدعلى (1351)، نگاهى به بردگى، قم، نشر روح، شفق.
- لانژله، موريس، (بى تا)، بردگى، ترجمه حبيب الله فضل اللهى، تهران، فريدون علمى.
- مانتفیلد، آن (1357)، تجارت برده، محمود فلکی مقدم. گوتنبرگ، چاپ اول، تهران.
- میر محمد صادقی، حسین (۱۳۷۷)، حقوق جزای بین الملل(مجموعه مقالات)، چاپ اول، نشر میزان، تهران.
- وکیل، امیر ساعد (۱۳۸۷)، جنایات علیه بشریت در حقوق بین الملل معاصر، مجله حقوق بین المللی، شماره ۳۹.
– سایتهای اینترنتی
- http://mohagheghan.loxblog.com
- noormags.com-
- maghallat.blogfa.com