روند سلسله مراتبی تحلیلی ، یک تکنیک اخذ تصمیم چند معیاری است که بطور گسترده ای برای چارچوب بندی و حل مسائل تصمیم گیری، بکار برده می شود، این روش، با استفاده از یک ساختار سلسله مراتبی، امکان اخذ تصمیم را برطبق تجربه ی فردی، داوری منطقی و یا حتی تصورات شخصی، برای تصمیم گیرندگان، فراهم می سازد [11].
همچنین این روند، این امکان را برای افراد فراهم می سازد که مسائل پیچیده را از طریق یک روش نسبتاً ساده و شکستن مسئله به سلسله مراتبی با عناصر اصلی بررسی کنند. معمولا سلسله مراتب ها شامل سطوح زیر می باشند:
1. سطح کانون: تعیین کننده ی هدف کلی مسئله ی تصمیم گیری است.
2. سطح فاکتور: که سطح معیار نیز نامیده می شود، مشخص کننده ی تمامی معیارهای مهم می باشد.
3. سطح زیرمعیار: این سطح در برخی از موقعیت های پیچیده، به منظور آماده سازی دیدهایی با جزئیات بیشتر از یک معیار اصلی بکار برده می شود.
4. سطح گزینه: لیستی از تمام گزینه های ممکن را فراهم می سازد.
مدل تصمیم گیری روند سلسله مراتبی تحلیلی را می توان به صورت مراحل زیر شرح داد:
1. مسئله به سلسله مراتبی از هدف، معیارها، زیرمعیارها و راه حل ها تجزیه می شود.
2. داده ها براساس تجربه، متناظر با ساختار سلسله مراتبی، جمع آوری شده و راه حل ها در یک مقایسه ی دودویی در مقیاسی درجه بندی شده شرکت داده می شوند. این مقیاس، معمولاًً از 1 تا 9 می باشد.
3. مقایسه های دودویی معیارهای مختلف که در مرحله ی 2 صورت گرفته در یک ماتریس مربعی سازمان دهی می گردد. ماتریس های مقایسه ایی دوبه دو، برای هر معیار یا فاکتور در هر سطح ساخته می شود. این ماتریس ها شامل اولویت های نسبی عناصر است. باید توجه داشت در سطوح مختلف، این عناصر ممکن است عوامل متفاوتی را نشان دهند: معیار، زیرمعیار یا گزینه ها.
4. مقدار ویژه ی اصلی ماتریس محاسبه شده و بردار ویژه ی ماتریس مقایسه متناظر با آن مقدار ویژه، اهمیت نسبی معیارهای مقایسه شده ی گوناگون را بدست خواهد داد. عناصر بردار ویژه ی نرمال، به عنوان وزن نسبت به معیار یا زیرمعیار و درجه نسبت به راه حل ها در نظر گرفته می شوند.
5. سپس سازگاری ماتریس های مقایسه از طریق یک نرخ سازگاری پیگیری می شود. یک نرخ سازگاری برابر با 0.1 یا کمتر نشان دهنده ی یک سطح سازگاری قابل پذیرش است که در ماتریس های مقایسه، کدگذاری می شود و ماتریس های متناظر با آن، سازگار نامیده می شوند.
6. درجه ی هر راه حل در اوزان زیرمعیار، ضرب و برای بدست آوردن درجه های محلی برای هر زیرمعیار، با یکدیگر جمع می شود. این درجه های محلی سپس در اوزان معیار، ضرب و برای بدست آوردن درجه های سراسری با یکدیگر جمع می شود.
به طورکلی، روند سلسله مراتبی تحلیلی برای هر راه حل، تعدادی مقادیر وزنی بر اساس اهمیت آن راه حل نسبت به سایر راه حل ها، برطبق یک معیار یکسان، تولید می کند. این مدل، ساختار موثری را فراهم می سازد که در آن تصمیم های مختلف و مفاهیم مربوط به آنها بررسی و به صورت عددی مقایسه می گردند. این روش به کاربر کمک می کند که یک تصویر صحیح و متوازن از ریسک ها و پاداش هایی که می توانند در نتیجه ی یک انتخاب مشخص حاصل شوند، تشکیل دهد. از جمله دیگر مزیت های مدل روند سلسله مراتبی تحلیلی، تقارن ذاتی آن است که آن را برای یک پیاده سازی با شیوه ی برنامه نویسی شئ گرا مناسب می سازد: بلوک های مدل می توانند هنگام محاوره با فرد تصمیم گیرنده، مدیریت و اصلاح شده و پس از آن به انجام وظایف خود بپرازند.
از جمله سیستم هایی که از این روش جهت رفع ناسازگاری استفاده می نماید، سیستم تصمیم-همیار هوشمندی است که به عنوان یک دستیار هوشمند جهت اخذ تصمیمات تجاری طراحی شده و شرح آن در مرجع [12]، ارائه شده است.
در مرجع [13]، یک مدل تغییریافته از روند سلسله مراتبی تحلیلی به منظور استخراج اولویت های نسبی موجود در حالت های ممکن در یک مدل گراف، ارائه شده است.
سطح رتبه بندی اولویت شامل تمامی تصمیم گیرندگانی است که در مدل رفع ناسازگاری در نظر گرفته می شوند. برخلاف روند سلسله مراتبی تحلیلی استاندارد که تنها دارای یک هدف است، این سطح، این نکته را مشخص می سازد که اهداف به منظور پی بردن به رتبه بندی های اولویت ها برای تمامی تصمیم گیرندگان می باشند. سپس بررسی ها از نقطه نظر هر تصمیم گیرنده به طور جداگانه صورت خواهد گرفت. سطح قدرت تأثیر ، قدرت تأثیر تصمیم گیرندگان گوناگون را بر روی موقعیت کلی از دیدگاه هر تصمیم گیرنده تعیین می سازد. سطح انتخاب ، تمامی انتخاب-های تحت کنترل هر تصمیم گیرنده را لیست می کند. در این سطح، اوزان اولویت های تمامی انتخاب ها بدست می آید. همچنین، مقایسه ها می توانند به علت پیچیدگی و یا بزرگی مجدداً به یک مدل زیر سلسله مراتب شکسته شوند. سطح اقدامات/حالات دنباله ایی از نمایه های اقدامات که با ترکیباتی از صفر و یک در مقابل انتخاب ها مشخص شده اند را نمایش می دهد. در این ترکیبات، صفر، تعیین کننده ی آن است که انتخاب متناظر با آن برگزیده نشده و یک، تعیین کننده ی آن است که انتخاب متناظر با آن برگزیده شده است. درجه بندی اولویت کل با ضرب اوزان اولویت های انتخاب ها در وضعیت اقدامات، بدست می آید.