منشاء مفهوم سیستم اجرایی تولید[1] را میتوان در سیستم جمعآوری دادهها، در اوایل دهه 80 یافت، زمانیکه سازمانهای مختلف هریک برای خود قوانین ونظمهای متفاوت، نظیر طراحی تولید، مدیریت پرسنل تولید داشتند. به تدریج با ظهورCIM[2] معیاری برای تفکیک این وظایف عنوان شد ودر اواسط دهه 90، سیستمهای جمعآوری دادههای تولید، خودرا به نحوی ارتقا دادند تا به سمت سیستمهای یکپارچه پیش روند.
با به کارگیری روزافزون فناوریاطلاعات برای بهبود عمل تولید، در اواخر دهه 90 نیاز به تعریف مدونی برای سیستمهای اجرایی تولید احساس شد. لذا [3]MESAدر سال 2000 نمونههایی ازتعریف اجرا برای تولید عنوان کرد. از دید این انجمن اجرا به معنای ایجاد محصول، ایجاد و اندازهگیری قطعات، انتقال لیست اقلام موجود به و یا از ایستگاههای کاری، تغییر اولویت سفارشات، انتساب مجدد پرسنل و اقلام موجود و همچنین زمانبندی مجدد است. تمامی واژههایی که توسط MESA تحت عنوان اجرا مطرح شدهاست بیانگر نوعی پویاییست که مستلزم کنترل، زمانبندی و پیگیری پویا برسیستم اطلاعاتی تولید است.
2.1.1 توابع اصلی سیستمهای اجرایی تولید
MESA 7 تابع اصلی را برای سیستمهای اجرایی تولید تعریف کردهاست که بیشتر کارکردهای اصلی این سیستم را تحت پوشش قرار میدهد. این توابع عبارتند از:
- واسط سیستمهای برنامهریزی: سیستمهای اجرایی تولید بایستی به طور مستقیم با سیستمهای برنامهریزی همراه شود تا در یک ارتباط دوطرفه سفارشهای کاری وسایر ورودیها رادریافت کرده و برای لایههای پایین ترجمه کند و گزارشها و اطلاعات کنترلی رابه لایههای بالای سازمان منتقل کند[1].
- سفارش کاری: سیستماجرایی تولید، سفارشهای کاری را دریافت کرده، تغییرات را بر روی سفارشها مدیریت میکند و لیستی متوالی و اولویتدهی شده را ایجاد، تغییر، برنامهریزی و نگهداری میکند. در این لیست تغییرات و زمانبندی ذخایر مواد اولیه خاص و تجزیه وترکیب سفارشات مشهود است[1].
- ایستگاههای کاری: این بخش از سیستمهای اجرایی تولید، مسئول پاسخگویی در قبال پیادهسازی برنامه و سفارشها و پیکربندی منطقی ایستگاههای کاری است[1].
- پیگیری ومدیریت لیست کالاها: این بخش ازسیستمهای اجرایی تولید، نقشه به روزی از تمامی لیستکالاها و محل ذخیرهها وکارهای در حال جریان نگهداری میکند[1].
- جابهجایی مواد اولیه: هدف از این بخش کنترل جابهجایی مواد اولیه به ایستگاههای کاری است[1].
- جمعآوری دادهها: این بخش از سیستمهای اجرایی تولید در حقیقت چشمها وگوشهای مدیریت اطلاعات در تولید هستند واطلاعات را جمعآوری میکنند و در نتیجه سیستم میتواند به روز باقی بماند[1].
- مدیریت استثناها: یک بخش ضروری سیستمهای اجرایی تولید این است که چگونه یک سازمان تولیدی در قبال رویدادها و استثناها واکنش نشان میدهد واینکه بتواند تغییرات را کنترل کرده و عملیات جایگزین را انجام دهد[1].
شکل2.1 توابع اصلی سیستمهای اجرایی تولید ]1[
2.2.2 توابع پشتیبان سیستمهای اجرایی تولید
علاوه بر7 تابع اصلی سیستمهای اجرایی تولید، 9 تابع پشتیبان نیز عنوان شده است که درسطح پایینتری ازاهمیت قرار میگیرند. این توابع عبارتنداز:
- کنترل فرآیندآماری
- مدیریت نگهداری
- کنترل حضور وغیاب
- مدیریت دادههای تولید
- پردازش وارزیابی کارایی
- مدیریت تامین کننده
- پیگیری رد و اثرمحصولات
- مدیریت اطلاعات کارگاه
- تعیین کیفیت[1]
باوجود این توابع اصلی وپشتیبان، باز ضرورت وجود استانداردی جزئیتر برای سیستمهای اجرایی تولید احساس میشد که در ادامه به شرح آن خواهیم پرداخت.
2.2.3 استاندارد ANSI/ISA95
این استاندارد دیدلایهای وسلسلهمراتبی به سیستمهای اجرایی تولیددارد وعلاوه بر MESA، مدل [4]PRM را نیز به عنوان مبنایی برای بسط خود در نظر گرفته است. این استاندارد متشکل از 5 بخش است که بخش اول برمدلها و واژهشناسیها تمرکزدارد، بخش دوم شامل صفات مدل اشیا است و بخش سوم برمدل مدیریت عملیات تولید که خود شامل سیستمهای اجرایی تولید میشود. بخش چهارم برارتباط لایه سیستم اجرایی تولید با لایه های بالاتر سازمانی تمرکز دارد و بخش پنجم به ارتباط سیستم اجرایی تولید بالایههای پایینی تولید تمرکز دارد[2]. لذا بخش سوم این استاندارد مورد بحث واقع شدهاست.
شکل2.2 مدل لایهای سیستمهای اجرایی تولید
قبل از شرح سیستمهای اجرایی تولید مروری برمدیریت عملیات تولید خواهیم داشت که خود 4بخشPOM[5] و [6]IOMو[7] QOMو[8] MOM تقسیم بندی میشود که توابع اصلی مسا (MESA)که در بخش قبل شرح دادهشد با حداقل یکی از این بخشها مرتبط است.
ISA 95 یک مدل فعالیت عام برای سیستمهای اجرایی تولید تعریف میکند که شامل مدیریت، تعریف محصول، مدیریت منابع، زمانبندیجزئی شده، توزیع کار، مدیریت استثنا، پیگیری، جمعآوری دادهها و تحلیل است[3].
شکل2.3 مدل عام سیستمهای اجرایی تولید در استاندارد ANSI/ISA95
ISA95 تمامی عناصر مدل عام که در بالا عنوان شد را به تک تک عناصراصلی POM و IOM و QOMو MOM نگاشت میدهد. نتیجه نهایی این نگاشت یک سری وظایف مشخص شده و یک مدل فعالیت برای هر کدام از این نگاشتهاست.
[2] Computer integrated manufacturing
[3] Manufacturing Execution Systems Association
[4] Purdue Reference Model
[5] Product Operation Management
[6] Inventory Operation Management
[7] Quality Operation Management
[8] Maintenance operation Managemen