هوش مصنوعی دقیقا” چیست؟ در مورد اینکه هوش مصنوعی چه هست و چه نیست تفاسیر زیادی وجود دارد به همین علت تعریف دقیقی که مورد توافق همه دانشمندان این حوزه از دانش باشد در مورد آن وجود ندارد. علت نبود یک تعریف دقیق برای هوش مصنوعی آن است که متخصصان AIهمیشه تلاش می کنند تا مشخص کنند که ” مرز بین AI و غیرAI کجاست؟” بنابراین نمی توانند معیار مشخصی برای هوش مصنوعی در نظر بگیرند.
اولین تعریف هوش مصنوعی توسط مارگارت بودن [1] ارائه شد. او می گوید : “هوش مصنوعی یعنی مطالعه چگونگی ساخت برنامه های کامپیوتری ای که کامپیوترها را قادر می سازد که اعمالی را انجام دهند که ذهن می تواند آ ن اعمال را انجام دهد.”[2]
ماروین مینسکی [3]در سال 1968 AIرا “معلم ساخت ماشین هایی می داند که کارهایی را انجام می دهند که اگر این کارها توسط انسان انجام شود، نیازمند هوش است.”[4]
در سال 1976 وایزنتام[5]، تعریف فوق را مشخص تر کرد. او استدلال کرد که “هدف برجسته AI، خلق یک سیستم مصنوعی است که با هوش انسان مساوی باشد و یا از آن برتر باشد.”[6]
یکسال بعد وینستون[7] و بودن، این نکته را مطرح کردند که هوش مصنوعی یعنی” استفاده از برنامه های کامپیوتری و برنامه ریزی تکنیک هایی برای آنکه اصل هوش بطور کلی، و تفکر انسان به طور خاص را برجسته ترکنند.”[8]
سایر تعاریفی که دانشمندان گوناگون در این حوزه ارائه کرده اند هم مشابه تعاریف فوق است. به طور کلی همه این تعاریف روی چند موضوع متمرکز هستند. اول آنکه از نظر آنها آنچه که در هوش مصنوعی ساخته می شود، ماشین ها و یا برنامه های هوشمند هستند و دوم آنکه منظور آنها از هوشمندی، هوش انسان است. در واقع همه آنها معیار هوشمندی را انسان می دانند. برای آنکه بتوان به طور دقیق تر درباره هوش مصنوعی و کارکرد آن صحبت کرد، نخست باید مشخص کرد که هوش چیست.
1-1-2 تعریف هوش
تعاریف متنوعی از هوش وجود دارد. موسسه مرکزی هوش انگلستان(CIA)[9]هوش را “گردآوری دانش”[10] تعریف می کند. تعریف دیگری از هوش می گوید:
“هوش یعنی توانایی پیش بینی وقایع آینده؛ حتی زمانی که دانش کامل در اختیار نداریم. هوش یعنی انجام دادن عمل صحیح، در زمان صحیح، یعنی موجود هوشمند عمل صحیح را به درستی انجام دهد تا شانس های خود را افزایش دهد.”[11] فیلسوفی چون نیچه معتقد است که “کلمه هوش از ذهن ما آمده تا مفهوم واقعیتی را توصیف کند که با آن انسانها از چیزی (کلمه ای) استفاده می کنند تا حقایقی را بیان کنند که ما چه هستیم و خودمان را از بقیه موجودات روی زمین جدا می کنیم. (1873)”[12]
برخی معتقدند که “تعریف مشخصی از هوش وجود ندارد زیرا رفتاری که برای یک فرد هوشمندانه به نظر می رسد، ممکن است برای فردی دیگر اینگونه نباشد. از این رو برخی خصوصیات را لازمه هوشمندی می دانند، از جمله آنکه یک فاعل هوشمند باید:
1-بتواند به موقعیت های از قبل تعریف نشده با انعطاف زیاد پاسخ دهد.
2-بتواند به پیغام های مبهم یا نادرست معنا دهد.
3-بتواند به عناصر موجود در یک موقعیت خاص اعتبار نسبی بخشد.
4-بتواند شباهت ها را پیدا کند، حتی اگر موقعیت ها بسیار متفاوت باشند.
5-بتواند تمایزها را درک کند، حتی اگر موقعیت ها بسیار شبیه به هم باشند.
لذا کارکرد یک فاعل هوشمند حتما”شامل موارد زیر خواهد شد:
تولید و درک گفتار
تشخیص الگو
حرکت در یک فضای پر از مانع دینامیک
اثبات قضیه ریاضی
استدلال”[13]
برای درک کلمه هوش باز می گردیم به ریشه لاتین آن. در لاتین هوش را intelligence می نامیدند. این واژه از دو بخش تشکیل شده است. بخش دوم کلمه یعنی legere به معنای انتخاب کردن، انتخاب وجمع آوری است. بخش اول کلمه از پیشوندinter”” می آید که عموما”به معنی “بین” است. تفسیر ترکیب این کلمات، نشان می دهد که هوش، توانایی ایجاد پیوندهای انتزاعی بین جزییاتی است که لزوماٌ وابستگی و ارتباط واضحی با هم ندارند.[14]
بنابراین هوش تنها توانایی حل مشکلات نیست. دانستن همه حقایق و قواعد و دسترسی داشتن به اطلاعات برای هوشمند بودن کافی نیست. قسمت حیاتی هوش، همانگونه که از کلمه لاتین برمی آید، توانایی نظاره حقایق ساده و مفروضات است، توانایی فهم ارتباطات و تعلقات و همچنین توانایی استنتاج نظریات انتزاعی جدید. انسان از هوش خود تنها برای حل مسائل استفاده نمی کند، این تنها یک زمینه از کاربرد هوش است. از هوش برای هماهنگ کردن و تسلط یافتن بر زندگی استفاده می شود، هوش در رفتار ما بازتاب دارد و ما را برای بدست آوردن اهدافی تحریک می کند که این اهداف هم خودشان، زاییده هوش ما هستند.
ری کورزویل[15] تعریف جالبی از هوش ارائه می دهد. او می گوید:[16]“به نظر من هوش عبارت است از توانایی حداکثر استفاده از منابع محدود _از جمله زمان، برای کسب اهدافی مثل بقا، ارتباطات، شرکت در یک سرگرمی یا جستجوی فرد برای رفتن به ماورا و…”
او در ادامه می گوید: “هوش دو وجه دارد: الف) پیچیده ترین پدیده کل کائنات ب) یک روند بسیار ساده
وجه ساده هوش به این صورت تعبیر می شود که: از نظر او این درست نیست که بگوییم هیچ فرمول ساده ای نمی تواند با قدرتمندترین پدیده جهان هستی، یعنی با روند پیچیده و اسرارآمیز هوش برابری کند. او معتقد است که “تنها چیزی که برای حل طیف وسیعی از مسایل هوشی لازم است، دقیقا” این است: شیوه های ساده به اضافه مقدار زیادی محاسبه (که خود یک روند ساده است و آلن تورینگ در سال 1936 در تعریف خود از ماشین تورینگ که یک الگوی ظریف محاسبه بود این را نشان داد.) و نیز نمونه هایی از مسئله. در برخی موارد، ما حتی به این آخری نیاز نداریم و صرفا” بیان دقیق مشکل کافی خواهد بود.”[17]
لاری تسلر [18]معتقد است که:” هسته ناگزیر هوش همیشه در آن چیزی است که هنوز برنامه ریزی نشده است و اگر بخواهیم این موضوع را به بحث خود تعمیم دهیم می توان گفت :AI هر چیزی است که هنوز انجام نشده است.”[19]حال تا دی که با مفهوم هوش و تعریف آن آشنا شدیم، باز میگردیم به تعریف AI:
1-1-3 تعریف هوش مصنوعی
تعاریف زیادی از هوش مصنوعی وجود دارد که این شاخه از علم را زیر مجموعه علوم کامپیوتری قرار می دهند از جمله آنها :
“هوش مصنوعی شاخه ای از علم کامپیوتر است که ملزومات محاسباتی اعمالی چون ادراک (Perception)، استدلال (Reasoning) و یادگیری (learning) را بررسی کرده و سیستمی را جهت انجام چنین اعمالی ارائه می دهد”[20]. و یا “هوش مصنوعی شاخه ای از علم کامپیوتر مربوط به وادار کردن کامپیوتر ها به رفتار کردن شبیه انسانهاست.”[21]
آیا قرار دادن هوش مصنوعی به عنوان زیر مجموعه علوم کامپیوتری امری صحیح است؟ آیا کامپیوتر تنها جایی است که هوش مصنوعی در آن مجال تحقق دارد؟
اگر بگوییم AI ، چیزی است که یک کامپیوتر توانایی انجام آن را دارد، در واقع AI را محدود کرده ایم. در واقع اگر بتوان گفت هوش ما از تعداد زیادی ترانزیستور ساخته شده است، در آن صورت می توان گفت یک کامپیوتر هم می تواند همان AI باشد، اما از آنجایی که تا کنون هیچ شاهدی در این مورد وجود نداشته است، پس بهتر است بگوییم که AI هیچگاه نمی تواند در اعمال یا تفکراتش مانند انسان عمل کند، زیرا از چیزی ساخته شده است که در تلاش است تا مدل مغز را طراحی کند. افرادی مثل مایکل اسکولز[22] معتقدند که” نه علم کامپیوتر، بلکه ترکیب رشته های خاصی از علم هایی نظیر فیزیک و سایر رشته هاست که می تواند به سوالات بزرگتر درباره AI پاسخ دهد. از نظر او کامپیوتر هایی که از کدهای نرم افزاری و سخت افزاری و دسته ای از ترانزیستور ها و سوئیچ های الکترونیکی ساخته شده اند، نمی توانند جایگاه مناسبی برای AI باشند.”[23] رویای طراحان اولیه کامپیوتر، ساخت وسیله ای بود که قادر به حل تمامی مسائل باشد، اما منظور آنها از تمامی مسائل چه بود؟ در واقع از آنجاییکه اکثر آنها ریاضی دان و منطق دان بودند، .منظور شان تمامی شامل منطقی یا محاسباتی بود. به همین علت عجیب نیست که فون نیومان[24]، سازنده اولین کامپیوتر، زمانی که در حال طراحی این ماشین بود، کماکان اعتقاد داشت که برای داشتن هوشمندی شبیه انسان، کلید اصلی، منطق نیست بلکه احتمالا چیزی است شبیه ترمودینامیک![25] .بعلاوه می توان این نکته را مورد تامل قرار داد که هوشمندی طبیعی بر محمل طبیعی و با استفاده از روشهای طبیعت ایجاد شده است. طرفداران این دیدگاه تا بدانجا پیش رفته اند که حتی ماده ایجاد کننده هوشمندی را مورد پرسش قرار داده اند، کامپیوتر از سیلیکون استفاده می کند ولی طبیعت همه جا از کربن سود برده است. مهم تر از همه این نکته است که در کامپیوتر یک واحد کاملا پیچیده مسولیت انجام کلیه اعمال هوشمندانه را بعهده دارد، در حالیکه طبیعت در سمت و سویی کاملا مضاعف حرکت کرده است. تعداد بسیار زیادی از واحدهای کاملا ساده (مثل نورون های عصبی)، با عملکرد همزمان (موازی) خود، رفتار هوشمندانه را سبب می شوند. بنابراین تقابل هوشمندی مصنوعی و هوشمندی طبیعی حداقل در حال حاضر تقابل پیچیدگی فوق العاده و سادگی فوق العاده است. این مسئله هم اکنون بصورت یک جنجال علمی در جریان است. در هر حال حتی اگر بپذیریم که کامپیوتر در نهایت ماشین هوشمند مورد نظر ما نیست، مجبوریم برای شبیه سازی هر روش یا ماشین دیگری از آن سو جوییم. اما نباید از این نکته هم غافل شد که به هر حال کامپیوتر تا به امروز به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده و چنان سرمایه گذاری عظیمی بر روی این ماشین انجام شده است که بر فرض اینکه بهترین انتخاب هم نباشد، سهل الوصول ترین و ارزان ترین و عمومی ترین انتخاب برای پیاده سازی هوشمندی است. بنابراین ظاهرا به نظر میرسد به جای سرمایه گذاری برای ساخت ماشین هوشمند دیگر، می توان از کامپوتر های موجود برای پیاده سازی برنامه های هوشمند استفاده کرد و اگر چنین شود باید گفت که طبیعت هوشمندی ایجاد شده، حداقل از لحاظ پیاده سازی کاملا با طبیعت هوشمندی انسان متناسب خواهد بود، زیرا هوشمندی انسانی نوعی هوشمندی بیولوژیک است که با استفاده از مکانیسم های طبیعی ایجاد شده و نه استفاده از مدارهای منطقی.
3-Nick Great Gatsby,”The Ethics In Artificiall Intelligence systems”,03May 2009,available at:www.123HelpMe.com/view.asp?id=37012>. Accessed by:may2010
[9]-Central Inyelligence Agency
[10] Atilla Narin,”The Myths Of Artificial Intelligence,December 1993p:2,available at:www.attillanarin.com,accessed by:may 2010
[11] – The Columbia Electronic Encyclopedia, Sixth Edition ,2011, Columbia University Press,available at: www.cc.columbia.edu/cu/cup/,accessed by:April 2011
[12] – Micheal Schultz,”Ethics And AI-Artificial Ethics For Artificiall Intelligence”, PHI 350 Tehnology and Ethics, ,3/23/2009,p:3
[13] انتشارات دانشگاه پیلم نور،هوش مصنوعی،حسن عسکرزاده-,available at:ww.askarzadeh.ir,accesed by:jan 2010
2- Atilla Narin,”The Myths Of Artificial Intelligence”,December 1993p:4,available at:www.narin.com/attila/ai.com,accessed by: April 2010
[16] -ری کورزویل،عصر ماشین های معنوی-وقتی رایانه ها از هوش انسان پیشی می گیرند،چاپ اول،ترجمه سیمین موحد،تهران:نشر پیکان،1380،ص 120
1- ری کورزویل،عصر ماشین های معنوی-وقتی رایانه ها از هوش انسان پیشی می گیرند،،ص:121
3-Attilla Narin,”The Myths Of Artificial Intelligence,December 1993,p:5
4- RNO ،”هوش مصنوعی”.available at:www.pcrno.ir , ،,accessed by:April 2010,p:3
[21] -webopedia,terms of the day”,artificial intelligence”,p;1,available at: www.webopedia.com/TERM/A/artificial_intelligence, accessed by:May 2010
2- Micheal Schultz,”Ethics And AI-Artificial Ethics For Artificiall Intelligence”, PHI 350 Tehnology and Ethics,3/23/2009, p:9
4-RNO ،”هوش مصنوعی”.available at:www.pcrno.ir , ،,accessed by:April 2010,p:9